با مشاهده این روایات این پرسش به ذهن خطور میکند که با توجه به مقام والای سیدالشهدا(ع) که تأکید فراوانی بر زیارت آن حضرت در مناسبتهای مختلف حتی شب قدر شده و برای هر مناسبتی هم زیارت مخصوصی وارد شده، برتری زیارت امام هشتم(ع) بر زیارت امام حسین(ع) چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا از این روایات «برتری مطلق» در هر زمان و نسبت به هر کسی استفاده میشود یا «برتری نسبی» مورد نظر است؟ برای روشن شدن مسئله لازم است روایات مورد نظر را نقل کرده، مفاد آنها را مورد تجزیه و تحلیل و احتمالات مختلف را مدنظر قرار دهیم.
چرا زیارت امام هشتم(ع) افضلِ زیارات است؟
روایت اول: علی بن مهزیار از امام جواد(ع) نقل کرده به امام عرض کردم: جُعلتُ فداک! زیارة الرّضا صلوات الله علیه افضل ام زیارة ابیعبدالله الحسین صلواتالله علیه؟ فرمود: «زیارة اَبی افضل، و ذلک انّ اباعبدالله صلوات الله علیه یزورُهُ کلُّ النّاس و ابی صلوات الله علیه لا یزورُهُ الّا الخواصُّ من الشّیعة». (کلینی، کافی: ج۹، ص۳۳۵، طبع دارالحدیث)
علامه محمد تقی مجلسی برای حدیث 39 سند صحیح و پنج سند حسن سراغ دارد. (لوامع صاحبقرانی، ج۸، ص۵۴۸)
در این روایت امام ضمن بیان برتری زیارت امام رضا(ع) به منظور برطرف شدن هر گونه شبههای، دلیل این برتری را هم متذکر شدهاند. گویا امام از پرسش شخصیتی مثل علی بن مهزیار در این خصوص به وجود شبههای در ذهن شیعیان پی برده و به همین خاطر دلیل برتری زیارت پدر بزرگوارشان، امام رضا(ع) را هم توضیح داده و فرمودند:«برتری زیارت پدرم نسبت به زیارت امام حسین(ع) از آن رو است که امام حسین(ع) را همه مردم زیارت میکنند، ولی پدرم را جز خواص از شیعیان زیارت نمیکنند».
روایت دوم: محمد بن سلیمان میگوید: از امام جواد(ع) درباره کسی که حج بهجا آورده و خداوند او را بر انجام حج و عمرهاش یاری کرده بود، پرسیدم. او پس از فراغت از حج به زیارت پیامبر(ص) رفته و بر آن حضرت درود فرستاد و سپس شما را با معرفت زیارت کرد، میداند شما حجت خدا بر مردم هستید. سپس به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) رفت و به او سلام کرد، سپس به بغداد رفته و به موسی بن جعفر(ع) عرضِ سلام نمود. آن گاه به شهر و دیار خود بازگشت. در وقت حج بار دیگر خداوند حجِ خانه خود را به او ارزانی داشت. آیا حج دوباره او پس از انجام حج واجب بهتر است یا اینکه به زیارت پدر شما علی بن موسی الرضا(ع) به خراسان برود؟
امام فرمود: «یأْتِی خُرَاسَانَ، فَیسَلِّمُ عَلی أَبِی الْحَسَنِ عَلَیهِ السَّلَامُ أَفْضَلُ، وَ لْیکنْ ذلِک فِی رَجَبٍ، وَ لَاینْبَغِی أَنْ تَفْعَلُوا هذَا الْیوْمَ؛ فَإِنَّ عَلَینَا وَ عَلَیکمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً؛ در ماه رجب به خراسان رفته و به علی بن موسی الرضا(ع) عرضِ سلام کند بهتر است. البته امروزه بر شما شایسته نیست چنین کنید، زیرا بر من و شما از ناحیه حکومت زحمت ایجاد میشود». (کافی: ج9، ص337)
در این روایت هم زیارت امام هشتم(ع) برتر از «زیارت مستحب خانه خدا» شمرده شده است. البته امام شرایطی را که چنین زیارتی سبب شود دستگاه خلافت، شیعیان را شناسایی و آنان را آزار و اذیت کنند، استثنا کرده است.
روایت سوم: امام کاظم(ع) در روایتی ضمن بیان فضیلت زیارت امام رضا(ع) میافزاید: «إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ، کانَ عَلی عَرْشِ الرَّحْمن....، ثُمَّ یمَدُّ الْمِضْمَارُ، فَیقْعُدُ مَعَنَا مَنْ زَارَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ، إِلَّا أَنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً، زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِی عَلَیهِ السَّلَامُ؛ وقتی روز قیامت شد، بر عرش الهی...، سپس با میزانی سنجیده و هر که ائمه را زیارت کرده، با ما و کنار ما خواهد نشست، منتها زائران قبر فرزندم علی ـ درود بر او باد ـ از نظر رتبه برتر و هدیهای که دریافت میکنند، نزدیکتر به ما خواهند بود». (همان: ص339)
از این سه حدیث تنها در حدیث اول به «ملاک برتری زیارت امام رضا(ع)» اشاره شده است. از روایت نخست برمیآید در زمان امام جواد(ع) همه مردم، حتی اهل سنت و جماعت هم به زیارت امام حسین(ع) میرفتند. این واقعیت نشان میدهد امام حسین(ع) نزد همه مسلمانان عزیز و محترم بود. همه او را فرزند رسول خدا(ص) میدانستند که به دست جنایتکاران اموی در سرزمین کربلا مظلومانه به شهادت رسیده بود. همه در ماجرای کربلا نظر روشنی داشته و امام را بر حق میدانستند و کسی یزید را تبرئه نمیکرد. ولی امام رضا(ع) را نه تنها همه مسلمانان زیارت نمیکردند، بلکه همه شیعیان هم به زیارت آن حضرت نمیرفتند. بلکه تنها «خواص از شیعیان» به زیارت آن حضرت میرفتند. حضرت عبدالعظیم حسنی هم که به قصد زیارت امام حسین(ع) به محضر امام جواد(ع) مشرف شد تا اجازه بگیرد و خداحافظی کند اشک از دیدگان امام روان شد و فرمود:«زیارتکنندگان جدم حسین بسیارند، اما زائران پدرم بسیار اندک اند».
چند احتمال در معنای روایات
با توجه به آثار و پیامدهای گوناگونِ احتمالات مختلف در معنای این روایات، لازم است در آنها تأمل کنیم تا معلوم شود آیا برتری زیارت حضرت رضا(ع) مخصوص زمان و افراد خاصی از شیعیان است یا همگان در همه زمانها میتوانند با زیارت آن حضرت از آن بهره ببرند؟
1. یک احتمال درباره برتری زیارت امام آن است که چون امام رضا(ع) در غربت و دور از وطن و نسبت به مکه و مدینه در سرزمینی دور افتاده به نام توس به شهادت رسیده بود، سفر از سرزمین حجاز به توس برای زیارت آن حضرت در آن زمان کار بسیار دشواری بود و تنها خواص شیعیان رنج چنین سفری را به جان خریده و عازم توس میشدند. هر کسی آمادگی تحمل چنین سفر مشقتآوری را نداشت، حتی عموم شیعیان. بدیهی است سفری که با رنج و مشقت و هزینه فراوان انجام میشود حتماً با عشق و علاقه و باور عمیق همراه است و میتواند مصداق روایت نبوی باشد که فرمود: «افضل الاعمال احمزها» (مازندرانی، مولی صالح، شرح کافی: ج11، ص50)
بنا براین احتمال، برتری زیارت امام رضا(ع) نسبی بوده و مربوط به کسانی بود که در حجاز یا عراق زندگی میکردند نه نسبت به کسانی که مثلاً در نیشابور یا توس زندگی میکردند و زیارت امام برای آنان کار آسانی بود. چنان که شیعیانی که در آن زمان مثلاً از توس به زیارت ائمه(ع) در مدینه یا عراق میرفتند، زیارتشان برتر از زیارت امام رضا(ع) بوده که به آسانی انجام میدادند. امروزه هم ملاک برتری زیارت آن است که برای آن زحمت و مشقت بیشتری کشیده شود. از این رو، نسبت به افراد مختلف در بلاد گوناگون متفاوت خواهد بود.
2. احتمال دیگر آن است زیارت امام حسین(ع) و ائمه(ع) دیگر با توجه به جایگاه آنان نزد عموم مسلمانان امری عادی و پسندیده بود و در زمان عباسیان هیچ گونه محظوری در پی نداشت بلکه آنان با شعار انتقام و گرفتن حق فرزندان رسول خدا از بنی امیه به قدرت رسیدند، در حالی که زیارت امام رضا(ع) در زمان خلفای کینهتوز عباسی در زمان مأمون و حاکمان پس از او امری عادی تلقی نمیشد؛ چه بسا در برخی از مقاطع به شناسایی شیعیان از سوی کارگزاران حکومت کمک میکرد. اگر زیارت امام موجبات مزاحمت از جانب حکومت عباسی را به دنبال داشت، چنان که در روایت دوم به چشم میخورد، بدیهی بود تنها خواص شیعیان به زیارت آن حضرت بروند. در چنین شرایطی تشویق مردم به زیارت امام هشتم(ع) از سوی خود حضرت در زمان حیاتشان و از سوی امام جواد امری کاملاً منطقی و قابل درک است.
احتمال دیگر آن است برتری زیارت حضرت رضا(ع) به اعتبار «تبلیغ و ترویج» از مرام و مکتبی باشد که در مقایسه با مکتبهای دیگر، از آن به «اسلامِ ناب» یاد میشود. عمل کسی که با زیارت خود به تبلیغ مذهبی میپردازد که از نظر امام جواد(ع) اسلام حقیقی است، عملی برتر از زیارتهای دیگر است که دارای چنین بارِ معنایی نیستند. کسی که در زمان امام جواد(ع) به زیارت امام رضا(ع) میرود، در حقیقت در برابر فرق و مذاهب دیگر از تشیع اثنیعشری تبلیغ میکند. چنان که امروزه علاوه بر زیارت حضرت رضا، زیارت امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع) نیز همین معنا و مفهوم را دارد. در حالی که زیارت خانه خدا، رسول خدا و ائمه دیگر چنین معنا و مفهومی ندارد. تبلیغ از تشیع اثنیعشری ارزشی دارد که تبلیغ از مکتبهای دیگر فاقد آن است؛ به همین نسبت پاداش بیشتری دارد.
بنا بر این احتمال، روایت منحصر به زائران حضرت رضا(ع) در عصر ائمه(ع) نیست و حکمی ثابت برای همیشه است. از آنجا که زیارت حضرت رضا(ع) به معنای آن است که ایشان امام هشتم شیعیان است و فرزندان ایشان امامان بعدیاند تا امام دوازدهم، در حقیقت نفی فِرَق و مذاهب دیگر اسلامی است. اقدام به چنین عملی آن هم در زمان امام جواد(ع) با وجود فرقههای گوناگون در میان مسلمانان و شیعیان بسیار حائز اهمیت بوده و تثبیت اعتقاد به تشیع اثنیعشری بهشمار میرفت. از این رو، زیارت آن حضرت را در آن مقطع افضل از زیارت خانه خدا، زیارت حرم نبوی و زیارت امام حسین(ع) شمردن کاملاً منطقی و قابل درک است. میتوان گفت روایاتی از این قبیل به یک معنا سیاسی و برای حفظ مکتب تشیع اثنیعشری بوده است، چنان که روایات فراوانی که برگزاری مجالس عزاداری و ذکر مصائب اهل بیت رسول خدا(ع) و دادن وعده پاداش فراوان برای آن را راهکاری سیاسی برای حفظ مکتب دانستهاند. (امام خمینی، صحیفه امام، ج8، ص529 ـ 527)
معنای این تحلیل این نیست که امروزه زیارت حضرت رضا(ع) افضل نباشد و این فضیلت مربوط به گذشته باشد، زیرا امروزه هم زیارت امام رضا(ع) و نوادگان معصوم آن حضرت، در حقیقت نماد اعتقاد به تشیع اثنیعشری و تبلیغ آن است. از این رو، زائران حرم رضوی باید بدانند زیارت آنان از نقطه نظر اعتقادی در میان فرق و مذاهب اسلامی و شیعی چه معنا و مفهوم ارزشمندی دارد. از میان احتمالات چهارگانه فوق، دو احتمال اخیر قویتر به نظر میرسد.
بنا بر این احتمال، ملاک برتری زیارت امامی بر زیارت امام دیگر دشواریهایی است که زائر به خاطر شرایط سیاسی زمان خود متحمل میشود. در زمان عباسیان زیارت حضرت رضا(ع) برتر است و در زمانی دیگر زیارت امامی دیگر؛ چنان که در شرایطی زیارت امامی برای عدهای برتر، ولی همان زیارت برای عدهای دیگر عادی خواهد بود. مثلاً در زمان حاکمیت حزب بعث در عراق زیارت امام حسین(ع) برای عراقیها بسیار دشوار، ولی برای ایرانیانی که به عراق میرفتند عادی بود یا در زمان حاکمیت وهابیان زیارت ائمه بقیع برای شیعیان عربستان سعودی بسیار دشوار و خطرناک، ولی برای دیگران عادی و بدون خطر است. پس برتری زیارت امام رضا(ع) در روایت امری نسبی بوده و مربوط به همه شرایط زمانی و نسبت به همگان نیست.
3. شیعیان در طول تاریخ به فرقههای متعددی هم چون چهار امامی، شش امامی، هفت امامی و مانند آن و به قول مجلسی 13 فرقه تقسیم شدند. با این وصف شیعیان زیادی بودند که اساساً امام رضا(ع) را امام نمیدانستند تا به زیارت قبر مطهر او بروند. تنها شیعیانی که ایشان و فرزندانشان را امام میدانستند، به زیارت او میرفتند و آنان جز «شیعیان دوازده امامی» نبودند. کسانی که سخنان پیغمبر را درباره 12 تن از جانشینان معصومش باور داشته و امام رضا(ع) را هشتمین آنها میدانستند و تعداد اینان در زمان امام جواد(ع) زیاد نبود. در چنین شرایطی رفتن به زیارت امام رضا(ع) دلیل بر تشیع بهشمار میرفت، آن هم تشیع اثنیعشری. یکی از نشانههای تشیع اثنیعشری زیارت قبر مطهر امام هشتم(ع) بود. برتری زیارت مرقد امام هشتم میتواند به اعتبار «عقیده فردی» باشد که به زیارت مشرف میشود، یعنی شیعیان دوازده امامی در برابر فِرَق دیگر اسلامی و شیعی.
بنا بر این احتمال، این فضیلت از آنِ شیعیان دوازده امامی است و مسلمانان و شیعیان دیگر از زیارت امام رضا(ع) چنین بهرهای ندارند. البته اختصاصی به زائران عصر حضور هم ندارد، زائران عصر غیبت تا روز قیامت از این فضیلت و پاداش بهرهمند خواهند بود. در حقیقت برتری زیارت امام هشتم به خاطر آن است که زائران آن حضرت شیعیان اثنیعشریاند، چون مسلمانان و شیعیان غیر دوازده امامی معمولاً به زیارت امام رضا(ع) نمیروند. اگر هم عدهای با عقاید دیگر به زیارت حضرت بروند، بر اساس اعتقاد به امامتِ ایشان نیست.
نظر شما